سرزمین خاکیان Fm Earth to Heavens

والاترین رسالت کلام ستایش هستی است Word's main mission: to praise creation

سرزمین خاکیان Fm Earth to Heavens

والاترین رسالت کلام ستایش هستی است Word's main mission: to praise creation

وقت شناسی و مدیریت زمان

 

 

وقت شناسی و مدیریت زمان 

 

تا زمان را مدیریت نکنیم نمی توانیم چیز دیگری را مدیریت کنیم 

پیتر دراکر استاد مدیریت        

 

جانمایه کار و زندگی مدیریت است              

(شامل هدف گزاری و برنامه ریزی و ...) 

مدیریت زمان جانمایه همه مدیریت ها است

  

بسیاری از افراد تصور میکنند ثروت به داراییهای فیزیکی است       

در حالی که داراییها و فرآورده ها حاصل ساعتها کار مفید هستند  

بدون مدیریت زمان ثروت و دارایی بی معنی است         

هرکه ارزش لحظه ها و روزها و سرمایه عمر را بداند ثروتمند است

مردم از لحاظ داراییهای مادی در مقاطع زندگی با هم تفاوت دارند 

اما همه مردم به یکسان از 24 ساعت هر شبانه روز برخوردارند   

 

توانگر و تهیدست از سرمایه جوانی و موهبت عقل بهره برابر دارند 

حال اگر کسی اصراردارد که بی عقل و بی وقت است شایدباشد  

برعکس برخی افراد هم همواره ابن الوقت و فرصت طلب هستند 

 

قدر وقت ار نشناســـد دل و کاری نکنــد 

بس خجالت که از این حاصل اوقات بریم 

  

 

10 راهنمای ساده برای اینکه کار امروز را به فردا نیندازیم


من همیشه کار امروز را به فردا انداخته‌ام و واقعا عاشق این کار هستم و مشکلی هم با این قضیه ندارم. اما برای کسانی که می‌خواهند با این عادت مقابله کنند 10 گام ساده پیشنهاد می‌کنم.

1) ابتدا اطمینان پیدا کنید که شما واقعا می‌خواهید این کار را انجام دهید. این مرحله جدی است و اصلا آن را کنار نگذارید.

2) کارها را ساده کنید- شرایط را با ابزار، آرایش و چیدمان و قالب‌بندی کردن و هر چیزی از این قبیل شلوغ نکنید، فقط شروع به کار کنید.

3) قبل از نگاه به میل یا هر کار دیگر، امروزتان را با کار مربوطه آغاز کنید.

4) هر چیزی را که در مسیر کارتان مانع ایجاد می‌کند از سر راه بردارید از جمله خاموش کردن اینترنت.

5) حالا فقط کافی است شروع به کار کنید. با شیرجه رفتن، بر مانع اولیه غلبه کنید.

6) به خودتان بگویید که من این‌کار را به مدت 10 دقیقه انجام می‌دهم.

7) هر کاری که بیش از همه شما را به هراس می‌اندازد در بالای فهرست کارهایی که باید انجام دهید قرار دهید- با انجام سایر کارهایی که در فهرست قرار دادید آن را به تاخیر خواهید انداخت.

8) در ارتباط با کاری که می‌کنید چیزی پیدا کنید که برایتان هیجان‌آور و شوق‌انگیز باشد.

9) کامل و عالی انجام دادن کار را فراموش کنید. فقط شروع به کار کنید بعدا فرصت بهتر کردن و اصلاح آن هست.

10) اگر همچنان کار امروز را به فردا موکول می‌کنید، مجددا ارزیابی کنید که آیا واقعا می‌خواهید این‌کار را انجام دهید. در مورد انجام ندادن یا واقعا به تعویق انداختن آن فکر کنید و تصمیم بگیرید.

اگر با همه اینها باز هم نتیجه نگرفتید، چرت کوتاهی بزنید یا بیرون بروید و از طبیعت لذت ببرید یا اصلا هیچ کار نکنید. همه زندگی که در حداکثر بهره‌وری خلاصه نمی‌شود. کمتر کار کنید.

 

مترجم: امید شکیبا

منبع: روزنامه دنیای اقتصاد

http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=186855

 

 

چهار روش اتلاف وقت: کار نکردن، کم کارکردن، بد کار کردن، کار بیهوده کردن 

چهار روش استفاده از وقت: کار مفیدکردن، بیشتر کارکردن، خوب کارکردن، پرهیز از کاربیهوده  

 

امروز و فردا کردن (یا دست دست کردن) قاتل وقت است یعنی زمان گرانبها را بر باد میدهد 

 

 

 

مشترکات دیرین: سختکوشی

  

مشترکات دیرین: سختکوشی و کار مفید

 

 آیـنـه چون نقـش تو بنــمود راست 

خود شکن آیینه شکستن خطاست 

 

اولین کاری که باید کرد حساب کردن است

 

مقایسه امکانات اقتصادی و صنعتی کشور ۸ میلیونی سوئیس با کشور 75 میلیونی ایران 

 

مقایسه جایگاه و امکانات افراد یا کشورها از لحاظ دقت تعاریف و معیارها و اندازه گیری شاخصهای بین المللی جای بحث و تفسیر دارد، اما بررسی کلی تفاوتهای آماری یا کیفی کشورها معیارهای ساده و مناسبی فراهم می آورد که برای هشیاری و اعلام زنگ بیداری یا اصلاح مسیر لازم است.

 

در مقایسه کشورها و امکانات آنها مثلاً کشور سوئیس را با ایران مقایسه کنیم:  

تقریباً همه میدانند که کشور ۸ میلیون نفری سوئیس 

پول جهانی دارد (فرانک سوئیس در کنار دلار، یورو، پوند و ین ... پول مهمی است) 

نظام بانکی جهانی دارد که از قدیم مرکز نگهداری ثروت توانگران همه دنیا بوده است 

صنایع جهانی دارد که ساعت سازی یکی از آنها است  

 

اما ایران یک کشور 75 میلیون نفری با تمدن چند هزار ساله است 

آیا پول ما جهانی است؟ 

آیا نظام بانکی ما جهانی است؟ 

آیا صنایع ما جهانی است؟ 

اگر اینها جهانی نیست، پس کدام هنر یا صنعت یا دستاوردهای ما جهانی است؟   

صادرات و تولید و استاندارد زندگی 75 میلیون ایرانی در مقایسه با ۸ میلیون سوئیسی چگونه است؟  

 

نکته ساده این است که وقتی به تمدن و فرهنگ و تاریخ مان می نازیم و شعار می دهیم و گاهی دچار غرور کاذب می شویم بهتر است به جایگاه و امکانات امروز کشورمان نگاهی دقیقتر بیندازیم و کلاهمان را قاضی کنیم و با خودمان و دیگران روراست باشیم. 

 

ارزیابی و مقایسه چیزها و مشاهدات و ملاحظات هوشمندانه بارزترین ویژگی آدمیزاد است. 

آمار چیز خوبی است و امکان مقایسه را هرچه بهتر و مؤثرتر فراهم می کند. البته باید آمار معتبر و بموقع داشته باشیم. بدون آمار معتبر و بموقع برنامه ریزی و مدیریت و سرمایه گذاری و بسیاری چیزهای دیگر می لنگد. از پیش بینی تعداد پارکینگهای پایتخت گرفته تا تعداد مدرسه و بیمارستان و تعداد بیکاران و هزار قلم چیزهای دیگر مرتبط با رفع نیازهای اجتماعی همه به آمار معتبر و موثق وابسته است. بدون آمار و برنامه ریزی یک جامعه کوچک چندنفری را هم نمی توان خوب اداره کرد و باید منتظر افت کیفیتها و استانداردها بود یعنی پسرفت و سیرقهقرایی که خیلی بدتر از درجا زدن است. اگر در جایی هر روز کارها خرابتر میشود و کیفیتها افت میکند نشانه نبودن برنامه ریزی و تصمیمهای درست و بموقع است. هرجایی هم که مرتب پیشرفت دارد معجزه نمیکند فقط آدمهای عاقل و باتجربه اصول ساده برنامه ریزی و تصمیمهای درست و بموقع را پیاده میکنند .

 

درست است که استعمارگران و بیگانگان در طول تاریخ مزاحم و مانع پیشرفت ما بوده اند ولی سهم خودمان در عدم پیشرفت یا عقب ماندگی ما چیست؟ آیا تورم بالا را می توان به گردن استعمارگران انداخت؟ آیا کیفیت پایین خدمات در برخی سازمانها یا احتمالاً فساد اداری را میتوان به گردن دیگران انداخت؟ آیا تغییرات پیاپی و مخل نظم سازمانی یا برعکس مصادره همیشگی پستها و موقعیتهای اداری توسط مقام پرستان و رانتخواران به بیگانگان ارتباط دارد؟ 

از دهه 1340 تاکنون حدود 50 سال است که در ایران خودروسازی داریم. کره ایها بعد از ایران به صنعت خودروسازی وارد شدند. اما سهم ما در بازار جهانی اتومبیل کجاست و سهم کره ایها کجا؟ 

در صنعت نفت هم حدود 60 سال که نفت را ملی کرده ایم و از پیشگامان اوپک بوده ایم؟ آیا جایگاه جهانی ما در صنعت نفت متناسب با 60 سال تجربه است؟ 

 

چگونه است که وقتی یک تیم ورزشی مان در میدانهای جهانی ناموفق عمل میکند فریادها و اعتراضها براه می افتد، اما برای عملکرد ناموفق سازمانها و صنایع کلیدی کشورمان به فکر نمی افتیم؟ چرا همه چیز را سیاست زده کرده ایم؟ براستی اشکال کار ما کجاست؟ چگونه باید به خودمان شوک وارد کنیم تا هوشیار شویم و مسیر را اصلاح کنیم؟ 

ایرانیهای عزیر، اگر در یک خانواده 4-5 نفری هم همه چیز سیاست زده شود نظم و نظام آن خانواده به هم می ریزد.

 

 

 [ناتمام] 

 

 

مشترکات دیرین: مسئولیت پذیری

  

 گندم از گندم بروید جو ز جو                  

از مکافات عمل [و بی عملی] غافل مشو

 

مشترکات دیرین: مسئولیت پذیری

 

مسئولیت کردار و گفتارمان را بپذیریم: اولین گام در مسیر پیشرفت و خودسازی

راستی و درستی را همچون سخاوت و شجاعت ارج بنهیم 

اعتبار و اعتماد و آبرو سرمایه زندگی و حاصل زیستن صادقانه است نه وعده و شعار و زبان بازی

زورشنیدن از فرادستان و زورگفتن به فرودستان نشانه فرومایگی است 

دست از توجیه و دلیل تراشی بیهوده و بیپایه برداریم و عمر گرامی را تلف نکنیم  

 

اشتباهات آشکار خود را به گردن این و آن نیندازیم بویژه مظلومان و دیوارهای کوتاه  

پافشاری بر اشتباهات و لجبازی نشانه تعصب و جاهلیت و البته موجب زیان است

پوزش خواستن برای اشتباهات نشانه شجاعت و شهامت است  

سرعت انتقال داشته باشیم و پوزش خواستن را به تأخیر نیندازیم 

کارهای امروز را به فردا نیاندازیم بویژه کارهای خیر و تسویه بدهی و استرداد امانت  

زندگی در سرزمین خاکیان دوره ای کوتاه و برای یکبار است هیچ روزی را تلف نکنیم

 

نگذاریم وجدان مان به خواب برود حتی اگر کارکرد وجدان را به درستی ندانیم

تمرین کنیم که بیشتر عمل کنیم و کمتر حرف بزنیم حتی روزه سکوت بگیریم تا آدم شویم 

تا حرکت مهمی را آغاز نکنیم و پیگیر پروژه ای نباشیم 

       انتظار رویدادها و نتایج مهم انتظاری بیهوده است

دانایی و خردمندی را در نتایج برنامه ریزیها و پیشرفتهای ملموس نشان دهیم

 

خدای تعالی به کسانی کمک میکند که به خود کمک میکنند (در راه خیر گام عملی برمیدارند) 

کسانی که برنامه و عمل سنجیده و اقدام بموقع دارند دعایشان زودتر مستجاب می شود 

    چه بسا زودتر از دعای آسوده طلبان خلوت گزیده و از دنیا بریده 

به دعا یا نفرین چند موجود خودپرست آفریدگار جهان برنامه های آفرینش را تغییر نمیدهد

نفرین پیام آور درماندگی است، توانگران به جای نفرین گام عملی و بموقع بر میدارند و قضا و قدر را تغییر میدهند. دانایان به جای نفرین بر تاریکی شمعی فرا راه خود و دیگران روشن میکنند  

 تا خودمان را عوض نکنیم نمی توانیم چیزی را عوض کنیم یا سبب ساز اتفاق مهمی باشیم

دست برداریم از پندارهای کودکانه و خیالبافی غافلانه و غرورهای جاهلانه  

با خودمان روراست باشیم و از خودفریبی و مردم فریبی بپرهیزیم

مادامی که اشتباهات خود را تکرار می کنیم تاریخ ناخوشایند و نابرازنده تکرار می شود 

نمی توان عقل را تعطیل کرد و به انتظار معجزه دانایی و توانایی نشست 

نمی توان سالها ریاضی و منطق آموخت و در استدلالها و تحلیلهای ساده خود را به نفهمی زد

نمی توان درسهای تاریخ و سنتهای الهی را نادیده انگاشت و به انتظار الطاف الهی نشست  

 

اگر در راه درست گامی برنداریم (به بیراهه برویم) 

          ده سال و بیست سال و پنجاه سال عمر و بلکه سده ها همه بی حاصل خواهندبود 

اما هرگاه در مسیر درست مسئولانه قدم برداریم و کارنامه خود را صادقانه حسابرسی کنیم  

        حتی یک سال و دو سال هم می تواند بسیار پربار و توأم با نتایج بزرگ باشد  

             چه برسد به دهها برنامه پنج ساله و چشم اندازهای بیست ساله و پنجاه ساله ...

             دوسال دوره پرافتخار امیرکبیر از یک قرن سلطنت طولانی قاجارها پربارتر بود

بپذیریم که ناهماهنگی و نادانی و خودپسندی و آسوده طلبی خودمان در عقب ماندگی ما نقش دارند  

تاریخ و جغرافیای جهان پر است از مثالها و عبرتها ولی چه کم شمارند عبرت بینان

  

 

فاعتبروا یا اولی الابصار 

 

المؤمن مرآت المؤمن: برادران ایمانی آینه یکدیگرند   

 

هان ای دل عبرت بین از دیده عبر کن هان    ایوان مدائن را آیینه عبرت دان ـ خاقانی  

بس مالکان باغ که دوران روزگار      کرده است خاک شان گل دیوارهای باغ ـ سعدی 

گر مسلمانی از این است که حافظ دارد       وای اگر از پس امروز بود فردایی  

 

 

مشترکات دیرین: دیوان غربی شرقی

 

 

دیوان غربی شرقی

 

                                        آن که خورشید عشق در دل و نورافکن عقل در سر دارد  

                                        با کمال فروتنی به مشترکات بیشمار نوع بشر می نگرد  

                                 و از هرگونه خودپسندی و نژادپرستی و دورویی شرم دارد

 

۱۳۹۰-۲-۱۹ 

 

"دیوان غربی شرقی" گوته شاعر آلمانی با ترجمه محمود حدادی و با مقدمه‌ای از برند اربل سفیر آلمان در ایران توسط انتشارات کتاب پارسه منتشر شد.   

 

   http://www.mehrnews.com/fa/newsdetail.aspx?NewsID=1302989 

 

خبرگزاری مهر - گروه فرهنگ و ادب: رئیس انجمن گوته در وایمار و محمود حدادی براین کتاب که در 400 صفحه تنظیم و ترجمه شده، مقدمه نوشته‌اند و درباره کتاب و ارتباط معنوی و ذهنی گوته با حافظ شیرازی سخن گفته‌اند. 

 

یوهان ولفگانگ گوته "دیوان غربی شرقی" را زمانی سرود که با اشعار حافظ آشنا شده بود. او در سال 1814 متن کامل دیوان حافظ را به ترجمه ژوزف هامر فون پورگشتال دیپلمات اتریشی خواند و اگرچه این ترجمه پُر ایراد و شتاب‌زده بود، گوته را متوجه عمق و فحوای شعر حافظ کرد و او را به سرودن غزل‌واره‌هایی شبیه شعر نابغه ایرانی سوق داد.  

 

گوته در زمانی کوتاه سه مجموعه خطاب به حافظ سرود و بعد بر سر این کار شوقی بیشتر به ادبیات فارسی پیدا کرد و با وجود کمبود منابع به مطالعه تاریخ و فرهنگ فارسی روی آورد. 

جانمایه این اثر بیش از هر چیز از کلام حافظ برگرفته شده است اما گوته در همان روزهای آغاز سرایش دیوانش به عشقی افلاطونی دچار شد و عاشقانه‌های معنوی‌اش را شور و جذبه‌ای

دیگر آمیخت. 

 

دیوان غربی شرقی در سال 1819 منتشر شد و یکی از مهمترین آثار خلاقه برخاسته از گفتگوی فرهنگ‌ها و پیوند تمدن‌های شرق و غرب به شمار می‌رود. دیوان گوته مفصل‌ترین دفتر شعر عمرش و ثمره تلاش این شاعر آلمانی در راه پایه‌گذاری ادبیات نو جهانی در طلیعه جهانی شدن رابطه ملتها و برابر نهادی در مقابل پدیده جهانگیر استعمار بود

 

هر کدام از دفترهای 12 گانه این دیوان در کنار عنوان آلمانی یک عنوان فارسی یا عربی هم دارد و شاید هم در تنوع، الگویشان نظام سالها با ماه‌ها و فصل‌هایش باشد چرا که مثل فصلها، هر باره یک خویشاوندی و همجواری سه گانه در آنها به چشم می‌خورد. 

 

مغنی نامه، حافظ نامه و عشق نامه یعنی سه دفتر اول کتاب بیش از همه از شیوه حافظ تاثیر گرفته است. در پی آنها سه دفتر نظاره‌گری و باریک‌اندیشی، یعنی تفکرنامه، رنج نامه و حکمت نامه آمده و سپس دفترهای تیمورنامه، زلیخانامه و ساقی نامه و سرانجام مجموعه سه گانه آخر یعنی مثل‌نامه، فارسی‌نامه و خُلدنامه با موضوع مشترک دین و ملکوت آمده است.   

 

  

مشترکات دیرین: کمال طلبی

 

 

مشترکات دیرین: کمال طلبی

 

اگر کیفیت و محتوای مطالب با انتظارات و طبع و ذوق والایتان فاصله بسیار دارد حق با شما است 

باید بیشتر بکوشم و بر کیفیت و محتوا بیفزایم و استانداردها را بالاتر ببرم  

به شما اطمینان میدهم که به قدر وسع بکوشم تا حق سخن را بجای آورم و در این تلاش از خداوند بخشاینده مهربان یاری میطلبم

 

 

کیمیای سعادت

 

کیمیای سعادت

 

شاد بودن از زندگی

بدان خاطر که امکان می دهد عشق بورزید

و کار کنید

و بازی کنید

و به ستارگان چشم بدوزید.

 

خشنود بودن از داشته ها 

و خشنود نبودن از خویشتن:

تا حصول اطمینان از اینکه بهترین کوشش خود را 

به جای آورده اید.

 

بیزار نبودن از هیچ چیز در جهان

مگر دروغ و سستی

و نترسیدن از هیچ چیز

مگر ترس.

 

به فرمان ستایش ها و آفرین های خویش بودن

و از فرمان نفرت های خویش سر باز زدن.

 

طمع در هیچ متاع همسایه نکردن

مگر در محبت قلبی او و ملایمت و مهربانی در

رفتارش.

 

یاد دشمنان را به فراموشی سپردن و دوستان را

به خاطر داشتن. 

....

اینهاست چند چراغ کوچک هدایت

در راهی که به سوی صلح و آرامش می رود.   

 

هنری ون دایک

ترجمة دکتر الهی قمشه ای

 

 

رستاخیر طبیعت

 

 

رستاخیز طبیعت و طبع آدمیان

 

 

ای صاحب اختیار دلها و چشمها

ای گرداننده جهان هستی و چرخش شب و روز و گردش کائنات 

ای دگرگون کننده حالات و هیجانات و مکنونات قلبها 

روز و روزگار و حالات ما را به نیکوترین حالتها بگردان   

هر روز ما را نوروز و روزی نو با اندیشه های تازه قرار بده

ما را به راه راست و سرانجامی نیک رهنمون باش    

 

 

چند هفته پیش در یکی از یادداشتها اشاره شد که "من حوادث بزرگی را انتظار می کشم ..."

اما فکر نمی کردم در دو سه ماه اخیر این همه حوادث در شمال آفریقا و خاورمیانه و خاور دور بویژه تونس، مصر، یمن، بحرین، لیبی، عربستان ... و ژاپن اتفاق بیفتد.  

زلزله و سونامی و بحران هسته ای و پیامدهای آنها در ژاپن تازه ترین موج از امواج حوادث اند  

 

خدا به خیر بگرداند این روزگار پر حادثه را و انشاءالله عقلا و ریش سفیدان خیرخواه و دارای حس مسئولیت قضایا را به شکلی عقلایی به پیش ببرند. 

 

 

 

در ستایش خلاقیت و نوآوری

  

 

خلاقیت و نوآوری  

سیری تکاملی و پایان ناپذیر 

 

               

          هر گـلی نو که در جهــــان آیـد        ما به عشق اش هزار دستانیم 

              تنگ چشمان نظر به میوه کنند          ما تماشا کنان بستانیم

          تو به سیمای شخص می نگری     ما در آثار صـــنع حـیرانیــــــــــم

                                                                                         سعدی

 

فعالیت گسترده و پیوسته یک جرثقیل برج سازی و پیشرفت سریع اسکلت بتنی در یکی از پروژه های ساختمان سازی چند ساعتی ذهنم را به خود مشغول داشته است. راستی این جرثقیلها به اندازه چند نفر نیروی انسانی کار می کنند؟ یک مجموعه سازه فلزی گردان و چرخان در فضای 360 درجه بالای ساختمانهای مجاور، با یک سری قرقره و چرخ و زنجیر و اهرم و نیروی محرکه ... ترکیبی از همه ماشینهایی که در کتاب علوم مدرسه خوانده ایم. مجسم بفرمایید یک ابرانسان با قامت 100 متری و دستهای 50 متری که دستهایش توان برداشتن هزاران کیلوگرم بار و جابجایی سریع آنها در فضایی با شعاع یک تا 50 متر را دارد ... البته چنین موجود زنده بی قواره و لندهوری مورد نظر نیست و اندازه معمولی آدمها از لحاظ چابکی و چالاکی و کارآمدی و از هر لحاظ دیگر بهترین نمونه ای است که فعلاً سراغ داریم. بحث این است که ملاحظه انواع جرثقیلها، از جمله نمونه های مورد استفاده در ساختمان سازی و بندرگاهها، بسیار جالب و آموزنده است. اینکه این ماشینها چقدر در سرعت کارها یا کاهش زمان و هزینه اجرای پروژه ها مؤثرند مطلب مهمی است، اما فعلاً نکته دیگری ذهن مرا مشغول کرده، این که آدمهای نیم وجبی بردارند آسمان و ریسمان و قرقره و یک سری چرخ و زنجیر را با هم جفت و جور کنند و این سازه های صد متری پرتحرک را بسازند ...

 

همین ایده و توان ترکیب و تلفیق دهها ماشین دیگر و ساختن یک ماشین مرکب جدید با ابعاد و مقیاسهای کاملاً متفاوت ... یادآور استعدادها و توانایی های فوق العاده انسان است. وقتی می توان این همه سازه و خرت و پرت را سر هم کرد و چنین هیولای شاسی بلند دست از پا درازتر را بالای برجها مستقر ساخت و به اندازه صدها نیروی انسانی از آن کمک گرفت، پس هر کار پیچیده به ظاهر غیرممکن قابل انجام است. چند مثال دیگر از توانایی هایی فوق العاده انسان: 

اختراع "کانتینر" و کشتی کانتینربر به عنوان تحولی تاریخی در کشتیرانی و ترابری دریایی و ریلی و جاده ای و تجارت بین المللی: همان کانتینری که در کارخانه محل تولید بارگیری میشود از کارخانه مبدأ تا انبار مقصد بر روی کامیونها و قطارها و کشتیها قابل حمل است بدون آنکه نیازی به بارگیریها و پیاده سازیهای متعدد و انرژی بر و زمانبر باشد. 

ساختن هواپیماهای دورپرواز 800 نفره در حالی که معلق نگهداشتن یک لوله فلزی یک متری در هوا غیرممکن به نظر میرسد. 

ساختن کامپیوترهای پیشرفته با سرهم کردن یک سری قطعات الکترونیکی، و یا  

طراحی شبکه جهانی اینترنت با شبکه کردن هزاران کامپیوتر در سراسر کره زمین، که خدمات آنی پست الکترونیک یکی از نتایج آن است، ...  

 

علاوه بر ماشینها و دستگاه های پیشرفته فیزیکی سامانه های پیشرفته اجتماعی جلوه دیگری از توانایی های شگفت انسان اند. ایده بناکردن شرکتها و مؤسسات کوچک و بزرگ برای انجام کارها و پروژه های فراتر از توان فردی شکل زندگی و تمدن بشری را دگرگون کرده است. این که چند نفر مهندس در یک شرکت گرد هم می آیند تا محصولات تازه ای بسازند یا خدمات متفاوتی ارائه دهند، یا چند پزشک و پرستار در یک بیمارستان تشریک مساعی دارند تا دردهای مردم را سبک کنند ...  

هرچند برخی جنبه های ناخوشایند دیوان سالاری و بروکراسی سازمانهای بزرگ هم به ذهن می آیند، اما اصل بحث بر سر امکانات و توانایی های فوق العاده ای است که این مجموعه ها و سامانه های اجتماعی فراهم می آورند. مثلاً شرکتهای برق رسانی، آب رسانی و گازرسانی در شهرهای بزرگ، یا سامانه های ارتباطات و حمل و نقل و شبکه های بانکی و نظام پرداختها را در نظر بگیرید ... آیا بدون اینها زندگی به شکل مدرن امروزی قابل تصور است؟

 

این مثالها مرا به تعریف نوآوری و خلاقیت می برد، براستی نوآوری و خلاقیت یعنی چه؟ 

یک تعریف ساده این است که: خلاقیت پاسخی تازه، اصیل، کاربردی و مناسب به نیازها است ...  

تعریف زیر برگرفته از مقاله ای از "ویکی پدیا" است: خلاقیت نوعی مسأله‌گشایی است. تفکرِ خلاق فرآیندی است شامل حس کردن مسائل یا کاستی‌های موجود در اطلاعات، فرضیه‌سازی درباره حل مسائل و رفع کاستی‌ها، ارزیابی و آزمودن فرضیه‌ها، بازنگری و بازآزمایی آنها و سرانجام انتقال نتایج به دیگران. خلاقیت شامل تولید چیزی است که هم اصیل و هم ارزشمند باشد و نشأت گرفته از فرآیندهای خودآگاه و ناخودآگاه انسان است. تفکرات خلاق زمانی تولید می‌شود که شخص پیش‌فرض‌ها را کنار گذاشته و یک دیدگاه جدیدی را جستجو کند که دیگران به آن نپرداخته‌اند. خلاقیت نیاز به حضور همزمان چندین ویژگی‌ از قبیل هوش، پشتکار، غیرمتعارف بودن و توانایی تفکر به سبکی خاص دارد. خلاقیت غالباً همچون تصورات ذهنی خودانگیخته به وجود می‌آید.

 ----


* البته باید حواس مهندسان جمع باشد که این غول دست از پادرازتر پایدار و از هر لحاظ محکم باشد که سرنگون نشود

  

[ناتمــام ]  

 

خیز اژدها و افول خرس

 

  

خیز اژدها و افول خرس  

 

چگونه تحولات سی چهل ساله کشوری عقب مانده را در مسیر ابرقدرتی اقتصادی و سیاسی قرار داد

  

در دهه 1980 میلادی ـ حدود سی سال پیش ـ اتحاد جماهیر شوروی و ایالات متحده امریکا دو ابرقدرت سیاسی جهان دوقطبی بودند. هنوز عکسهای رهبران دو کشور در آن دوران در نشستهای  مربوط به پیمانهای "سالت" فراموش نشده اند. دوره زمامداری آقای گوباچف و بحثهای "پروستریکا" و "گلاسنوست" در واقع به روزگار ابرقدرت شرق ـ اصطلاحاً "خرس"ـ پایان دادند. در دهه 1990 دیگر اتحاد جماهیر شوروی یا قدرت سیاسی اصلی بازدارنده غرب فروپاشیده بود و امریکا، سرمست قدرت اقتصادی، نظامی و سیاسی، از نظم نوین جهانی ـ بخوانید جهان تک قطبی تحت سلطه امریکا ـ داد سخن میداد. و همچنان نشستهای رهبران کشورهای گروه 7 ـ قدرتهای برتر اقتصادی به رهبری امریکا ـ ادامه داشت؛ گروه 7 در آن دوران تقریباً به همه بحثهای مهم اقتصاد بین الملل یا مالیه و تجارت بین المللی جهت میداد. در سالهای اخیر گروه 7 هرگاه به سود خود میدانست روسیه را هم در جمع خود بازی میداد و به گروه هشت اشاره میکرد.

 

اما پس از بحران مالی سال 2008 ـ یا رکود بزرگ ـ هنوز گروه 7 کمر راست نکرده و توان اقتصادی قبل از بحران را باز نیافته؛ و به همین لحاظ است که در دوره پس از بحران حاضر شده تعدادی از کشورهای نوظهور را نیز (زیر چتر گروه 20) در مذاکرات اقتصادی بین المللی پسابحران مشارکت دهد. ولی به رغم فروپاشی خرس و تضعیف جایگاه نسبی قدرتهای اقتصادی گروه 7، آرام آرام قدرت اقتصادی چین بیشتر و بیشتر نمایان شده است. اکنون قدرت اقتصادی تعیین کننده پکن بر هیچ کس پوشیده نیست و همین قدرت اقتصادی همراه با استقلال سیاسی (مقید به روابط اقتصادی بین المللی) مواضع سیاسی پکن را نیز به میزان زیادی مستحکم نموده و خواهد نمود. پیشاپیش حضور هرچه قویتر چین در همه بازارهای واقعی و مالی، از اروپا تا آفریقا تا امریکا، و همه نهادهای بین المللی بیشتر و بیشتر محسوس است. 

  

آیا عصر برتری امریکا و اروپا به سرآمده و دوره اقتدار و رونق قاره کهن به رهبری چین آغاز شده؟  

آیا در عصر جهانی شدن اقتصادی همچنان مرزبندیهای جغرافیایی و سیاسی تعیین کننده اند؟

براستی چه عواملی رشد مستمر و خیره کننده چین در این دوره 30 ساله اخیر را رقم زده اند؟ چه کشورهای دیگری اینگونه رشد کرده اند؟ و چرا بیشتر کشورها هنوز در حال درجا زدن اند؟   

آیا مفهوم کشور مفهومی گسترده و غیردقیق است که جای بحث و تفسیر زیادی دارد؟ مثلاً در فضای بین المللی کشورهای چین و کره جنوبی و سنگاپور و برونئی از لحاظ سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی چگونه قابل مقایسه اند؟ این بحث در سطح منطقه ای و جهانی چقدر اهمیت دارد؟ 

 

مقاله زیر در این زمینه برگرفته از روزنامه دنیای اقتصاد مورخ 30-10-1389 است:

 

------------------------------------------ 

 



اوباما میزبان هوجینتائو
دو اقتصاد بزرگ جهان در جست‌وجوی زمینه‌های مشترک
 

 

 جنگ سرد اقتصادی دو کشور موضوع اصلی مذاکرات است که نتیجه آن می‌تواند اقتصاد جهان را تحت‌ تاثیر قرار دهد   

 

شادی آذری: http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=240892   

 

باراک اوباما، رییس‌جمهوری ایالات متحده، بزرگترین اقتصاد جهان، میزبان یکی از مهم‌ترین دیدارهایی است که در کاخ سفید انجام می‌شود.
 

هوجینتائو، رییس‌جمهوری چین، ‌دومین اقتصاد بزرگ جهان، مهمان اوست. گفته می‌شود این مهم‌ترین دیدار رییس‌جمهوری دو کشور پس از دوران ریاست‌جمهوری شیائوپنگ، رهبر اصلاحات اقتصادی چین است. رهبر این دو اقتصاد بزرگ جهان در شرایطی که تلاش می‌کنند تا به زمینه‌هایی مشترک در حوزه‌های اقتصاد و امنیت دست یابند، در عین حال این دغدغه را دارند که مخاطبان داخلی کشورشان را از خود ناامید نسازند. 
 

در شرایطی که بسیاری از مردم آمریکا چین را دست کم بخاطر نرخ بالای بیکاری کشورشان سرزنش می‌کنند، هر دو رییس‌جمهوری سعی دارند در چارچوب روابطی که بر پایه منافع هر دو طرف است، اعتمادسازی کنند اما در عین حال مجادلات بی‌پایان و حل‌نشدنی آنها را به دردسر انداخته است. مدت‌هاست که روابط میان دو کشور بر سر مسائلی از دستکاری در ارزش یوآن و مناقشات تجاری گرفته تا حقوق بشر و مساله تایوان دچار تنش بوده است.
 

دیدار هوجینتائو و اوباما از سه‌شنبه شب در شرایطی آغاز شد که روابط دو کشور دو سال پر فراز و نشیب را پشت سر گذاشته است. نخست چین، در رابطه با موضوع تغییرات جوی تلاش کرد نشان دهد که از وضعیتی مشابه آمریکا برخوردار است، تلاش چندانی برای مهار متحد خود، کره شمالی، انجام نداد و به درخواست‌های ایالات متحده برای ایجاد توازن در ترازهای تجاری به سردی پاسخ گفت. ایالات متحده هم به نوبه خود با فروش تسلیحاتش به تایوان و دعوت از رهبر معنوی تبت، دالایی لاما، به کاخ سفید، چین را آزرد. هر دو طرف اما اکنون لحنی مثبت‌تر را بکار گرفته‌اند.
عصر سه‌شنبه هو در فرودگاه اندروس مورد استقبال معاون اوباما، جو بایدن قرار گرفت و سپس در یکی از دو مهمانی شامی که اوباما طی این سفر چهار روزه میزبان آن است، شرکت کرد.
 

در برنامه این سفر قرار است این دو رهبر در یک مصاحبه مطبوعاتی مشترک شرکت کنند و انتظار می‌رود از توافقی خبر دهند که بر اساس آن یک مرکز امنیتی هسته‌ای به صورت سرمایه‌گذاری مشترک در چین احداث خواهد شد. هوی 67 ساله که معمولا تمایلی به حضور در رسانه‌ها ندارد از سال 2002 تاکنون بر مسند قدرت است. او که از کاریزمای رییس‌جمهوری‌های پیشین کشورش، جیانگ زمین و دنگ شیائوپنگ، برخوردار نیست، دوران خیز اقتصادی چین را ریاست کرده است.
چین هم‌اکنون بزرگترین ذخایر ارزهای خارجی جهان را به ارزش 85/2 تریلیون دلار در اختیار دارد و بخش اعظم بدهی‌های دولتی آمریکا به این کشور مربوط می‌شود. اقتصاددانان بر این باورند که چین حداکثر ظرف 20 سال آینده اقتصاد آمریکا را پشت سر خواهد گذاشت و به اقتصاد شماره یک جهان تبدیل خواهد شد. شاید به همین دلیل باشد که وزارت خارجه چین دیدار هو از واشنگتن را یک رویداد «مهم» خوانده است. 
 

هونگ لی سخنگوی این وزارتخانه گفت: «امیدواریم که این دیدار منجر به روابط مثبت و آمیخته به همکاری چین و آمریکا شود، راه‌های جدیدی را در عصر نوین برای روابط دو جانبه ترسیم کند و همکاری‌ها را به سطح تازه‌ای ارتقا دهد.» به احتمال زیاد این آخرین دیدار هو از واشنگتن خواهد بود چون در سال 2013 در چین انتقال قدرت روی خواهد داد.
هیلاری کلینتون وزیر امور خارجه آمریکا درباره روابط دو کشور گفته است که آمریکا و چین «در یک گذرگاه حیاتی قرار دارند، مقطعی که گزینش‌های بزرگ و کوچک ما مسیر حرکت این رابطه را شکل می‌دهد.»
 

ارزش یوآن، شکاف عظیم تجاری، حقوق بشر، فروش تسلیحات آمریکایی به تایوان تنها بخشی از اختلافاتی هستند که تاکنون بر روابط دو کشور سایه افکنده بود. واقعیت این است که آمریکا به شدت از گسترش توان نظامی چین نیز نگران است.
قرار است رییس‌جمهوری چین در این سفر به شیکاگو هم برود و در آنجا چندین توافق تجاری و سرمایه‌گذاری مشترک را امضا کند.
 

 

 

گرامیداشت افتخارات فرهنگی ایران

  

 

گرامیداشت بزرگان و مفاخر فرهنگی ایران  

 

دکتر ذبیح الله صفا

  

 

منبع: پایگاه الکترونیکی مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی ـ مرکز پژوهشهای ایرانی و اسلامی 

 http://www.cgie.org.ir/showbuilderB.asp?newsID=1759 

 

 

ارج‌نامه‌ی ذبیح‌الله صفا» تدوین شد


علی ‌آل ‌داوود «ارج‌نامه‌ی ذبیح‌الله صفا» را به سفارش مرکز پژوهشی میراث مکتوب تدوین کرده است. 

به گفته‌ی اکبر ایرانی - رییس مرکز پژوهشی میراث مکتوب -، «ارج‌نامه‌ی ذبیح‌الله صفا» در ادامه‌ی مجموعه‌ی ارج‌نامه‌هایی است که برای بزرگان و مفاخر فرهنگی – ادبی معاصر ایران تألیف شده است. در این ارج‌نامه نیز به سیاق سایر ارج‌نامه‌ها‌ی که برای شخصیت‌های دیگر تألیف شده است، خدمات علمی – فرهنگی ذبیح‌الله صفا تبیین می‌شود و همچنین در بخش‌هایی دیگر، زندگی‌نامه، اسناد و مدارک و تصاویر و همچنین مقاله‌هایی در نقد آثار وی ارائه می‌شود.
 
اخیرا از این مجموعه، «ارج‌نامه‌ی محمد معین» تألیف محمد غلامرضایی منتشر شده است.
 
ذبیح‌الله صفای شهمیرزادی سال 1290 در شهمیرزاد سمنان به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در همان‌جا و بابل گذراند. سپس به تهران آمد و تحصیلات خود را تا درجه‌ی دکتری ادامه داد و به استادی دانشکده‌ی ادبیات رسید. با نوشتن مقالات ادبی و تاریخی در مجلاتی همچون «مهر»، «ایران امروز» و «تعلیم و تربیت»، استعداد خود را نشان داد. وی مدیریت سال اول مجله‌ی «سخن» و مدیریت سال پنجم و هفتم مجله‌ی «مهر» را نیز برعهده داشته و تأسیس روزنامه‌ی «شباهنگ» نیز از اقدامات اوست.
 
مدتی دبیر کل کمیسیون ملی یونسکو در ایران و زمانی رییس دانشگاه تهران بود. دکتر صفا در سال‌های آخر عمر در شهر لوبک (آلمان) می‌زیست و در سال 1378 درگذشت.
 
از جمله آثار منتشرشده‌ی این ادیب و محقق به «تاریخ ادبیات در ایران» (در پنج جلد)، «حماسه‌سرایی در ایران»، «تاریخ علوم عقلی» (در تمدن اسلامی تا قرن پنجم هجری)، «مزداپرستی در ایران قدیم»، ترجمه و تصحیح «اسرارالتوحید»، تصحیح «دیوان عبدالواسع جبلی»، «جشن‌نامه‌ی ابن سینا»، «آیین سخن در معانی بیان»، «تربیت معلمین روستایی»، ترجمه‌ی «شاهکارهای ادبیات فارسی» (در چند مجلد)، «فلسفه‌ی لایب‌نیتس»، «گنج سخن»، «مرگ سقراط» (ترجمه)، «نگهبانان ایران»، «یادنامه‌ی خواجه نصیر» و «مادر دیوانه» ( ترجمه) می‌توان اشاره کرد.