رسد آدمی به جایی که به جز خدا نبیند
بنـگر کـه تا چـه حـد است مکان آدمیت
به تو می گویم: نباید کیفیت را فدای کمیت کرد.
اگر هرکس بهترین چیزی را که می تواند بسازد/ بیافریند دنیای کاملاً متفاوتی خواهیم داشت.
کمال طلبی و پیشرفت مستمر در مسیر درستکاری نشانه سعادتمندی است
هرگاه کمال طلبی، آرمانگرایی و تکامل جویی همیشگی را ویژگی بارز انسان بدانیم، این ویژگی باید در همه کارها، ساخته ها، محصولات، آثار و آفرینه های او جلوه یابد و با گذشت زمان هم مستمراً مراتب و مراحل بالاتری را طی کند. امکان ندارد انسانی مراحل یا مراتب معینی از کیفیت و مطلوبیت را تجربه کند و تمایل به سیر قهقرایی داشته باشد. پتانسیلها و ظرفیتهای بالقوه انسان چندان بالا است که نمی توان برای آن پایانی تصور کرد. مسیر خودیابی و تحقق خویشتن و یا به قول عارفان مسیر تکامل الی الله راهی است که هرچه در آن پیش برویم اندک است. این مسیر هم برای اشخاص قابل بحث است و هم در بعد اجتماعی و سطح کلان.
گزینش برترین استانداردهای موجود و به روز آوری متناوب استانداردها
در جهان آرمانی ذهن هر مرتبه ای از کیفیت را تصور کنیم مراتب بالاتر از آن هم وجود دارد؛ و هرچه قابلیت تصور ذهنی دارد باید قابلیت دستیابی عینی هم داشته باشد. رهنمود و راهکار عملی در کارهای روزانه زندگی هم این است که برترین استانداردهای موجود (در جهان پیرامون) را در هر حرفه و مشغله ای که هستیم برگزینیم و کارها و ساخته های خود را با آنها بسنجیم. البته چندی که در این مرحله بگذرد برترین استاندارد موجود نیز کهنه و دل آزار می شود، زیرا برای طبع بلند و کمال طلب انسان همه چیز محکوم به عادی شدن و نابسنده است. بنابراین، خود معیارها و استانداردها نیز متناوباً نیاز به بازنگری و به روزآوری و ارتقاء دارند. پس کمال طلبی مستمر محک محکها یا معیار معیارها است.
پیشرفت گام به گام و تدریجی اما مستمر (سیر تکاملی) برای هر ایده و محصول
روشن است که کارها و ساخته های ما در شرایط عادی زندگی و برای شرایط عادی است و همانگونه که خود انسان جایز الخطا (در معرض اشتباه) است ساخته ها و محصولات او هم بی نقص نیستند هرچند جدیدترین و دارای برترین کیفیت باشند. کمال مطلق مختص خداوند یکتا است و لاغیر. گذشته از این، هرچه از جهان آرمانی ذهن برون آید و تجسم عینی و مادی بیابد، به محض عینیت یابی ناگزیر از حالت آرمانی غیرملموس به حالت عادی مادی جسمانی در می آید (عینی شدن عادی شدن). با این وجود، نکته اساسی این است که به رغم مبرا نبودن از نقص و اشتباه، انباشته عینی و ملموس تجربه ها و کارهای هر شخص در طول زمان و بویژه دستاوردهای عقل جمعی در میان مدت و بلندمدت گرایش به کمال و کمینه کردن نقصها دارد. در حرکت تکاملی به سوی برترین کیفیتها (برعکس درجا زدن و راکدماندن) نواقص نیز برای خود کلاس و مسیری تکاملی دارند و نواقص یک مرحله از کارها با نواقص مراحل قبلی و بعدی کاملاً متفاوت اند. وضعیت موجود کیفیتها در جهان عینی (مثلاً برترین محصولات صنعتی یا شاهکارهای هنری و ادبی جهان) انباشته سالها اندیشه و تلاش قبلی در مسیر تکاملی اشخاص و نهادها است. ارتقاء کیفیت یک کالای معمولی محلی به یک کالای مرغوب بین المللی نمونه مناسبی از مسیر تکاملی ارتقاء کیفیت و رفع نواقص است. سراسر تاریخ اختراعات و پدیدآوریها و بازسازیها و به سازی ها گویای همین پیشرفت و تکامل تدریجی اما مستمر است. برخی نمونه ها عبارتند از:
نرم افزارهایی که نسخه های جدید آنها متناوباً از کیفیت بالاتری برخوردارند
خودروهایی که نمونه های جدید آنها مرتباً و مستمراً کیفیت بالاتری دارند
کتابها و نوشته هایی که هر چاپ آنها بهتر از چاپ های قبلی است
...
جنبه های فردی و اجتماعی کیفیت های برتر: از رفع نیازها تا استغنا و خوشبختی
تولید، داد و ستد و فعالیتها و معاملات اقتصادی عمدتاً اجزای یک نظام پیشرفته همکاریهای اجتماعی هستند. در این نظام همکاریها، تولید و توزیع و معاملات کالاها و خدمات بیش از آنکه موجب دست به دست شدن مقداری پول باشند، موجب راه اندازی کارها، رفع نیازها، ارائه خدمات شایسته و آسایش و مطلوبیت برای مردم، و خلاصه ارائه چیزهای خوب و ارزنده (goods) به آحاد جامعه هستند. در شرایطی که درستکاری سرلوحه کارها باشد، این فعالیتها بیش از هرچیز رضایت خاطر و احساس مفیدبودن را برای همه طرفهای فعالیتها و معاملات به همراه دارند و ما به ازای پولی فعالیتها/ معاملات صرفاً نتیجه ضمنی و موقت اصل کارها و فعالیتهای تولیدی و خدماتی هستند. اهمیت اشتغال در این نظام همکاریهای اجتماعی اساساً به حس مشارکت در همکاریها و سهیم بودن و مفید بودن اشخاص است و در شرایط متعارف کم و زیاد شدن جزئی رقم پولی ما به ازای کارها جنبه فرعی دارد. قیمتها و دستمزدها خط کش دقیق باریک بینان نیستند و همواره حاشیه ای برای گذشت کردن و نوسان ارقام پولی وجود دارد. در نگرش عمیق به موضوع مشخص است که پول نقشی جز تسهیل فعالیتها و معاملات ندارد و همواره ارائه کالاها و خدمات با کیفیت است که بر ثروت و آسایش و رفاه اشخاص و جامعه می افزاید، نه افزایش صوری حجم پول. برای همین گفته می شود پول خوشبختی نمی آورد. در جامعه ای که درستکاری و سرمایه اجتماعی و اعتماد و اعتبار عمومی در سطح پایینی باشد، داشتن میلیاردها تومان پول برای دارنده آن خوشبختی به همراه نمی آورد. اما هرگاه این ویژگیها در جامعه ای فراوان باشند، هر عضو عادی چنین جامعه ای به خود می بالد.**
آسیبها و موانع پیشرفت و دستیابی به کیفیتهای برتر: از اعلی علیین تا اسفل السافلین
مشخص است که از جهان آرمانی ذهنی تا جهان عینی سرزمین خاکیان فاصله و تفاوت بسیار است. ما در مدینه فاضله و در سایه اصل درستکاری و نوع دوستی زندگی نمی کنیم. در واقع اگر گفته شود که به شرایط مطلوب مدینه فاضله رسیده ایم، یعنی به پایان کمال طلبی و مسیر تعالی الی الله رسیده ایم. صحبت از یک چشم انداز و دورنمای آرمانی است که مسیر حرکت کمال طلبی ما را مشخص کند. فقر مادی و فقر فرهنگی و صفتهای ناپسند آزمندی و غرور و نادانی و خودپسندی ... و هوا و هوسهای نفسانی و شیطانی بسیاری از اشخاص را از حرکت در جهت درستکاری و دستیابی به کیفیهای برتر اقتصادی و اجتماعی باز می دارد ... حرف و عمل بسیاری افراد برهم منطبق نیستند ... ادعای هوشمندی و زرنگی و فریبکاری، در جهتی متفاوت با درستکاری و رعایت دیگران (به معنای وسیع کلمه در هر زمان و هر مکان، از جمله زیست بوم)، در سراسر تاریخ و جغرافیای جهان وجود داشته ... باوجود نظام استاندارد و مؤسسه استاندارد ... یا تضمین کیفیت و انواع گارانتی ها هنوز خریداران و مصرف کنندگان بسیار اطمینان ندارند که کیفیت کالاها و خدمات رضایت آنها را تأمین کند ...
[ناتمـــام]
** تحلیل نقش پول و مسیر تکاملی آن، بویژه پول کاغذی/ الکترونیکی با انحصار دولتی آن، و تورم پولی و ابعاد آن فراتر از بحث این نوشتار است. همچنین است بحث مبانی اقتصاد اسلامی و بررسی نمونه های عینی آن در جوامع و کشورها. در ضمن این بحث تناقضی با "سودآوری" کسب و کارها یا ساز و کار بازار ندارد. طبیعی است که هر آدم عاقلی برای کار و فعالیت تولیدی اش انتظار جبران زحمت و کسب سود (حداقل به شکل منصفانه) دارد، مگر اینکه در موارد استثنایی جنبه های معنوی و نیکوکاری و کمک بلاعوض مطرح باشد (که البته آن هم حساب و کتاب دارد). در واقع همه اشخاص خواهان قدرت خرید بیشتر هستند، یعنی امکان برخورداری بیشتر از کالاها و خدمات واقعی قابل خرید با پول، در زمان حاضر یا آینده نزدیک یا دور. اصلاً و دقیقاً پول را به همین منظور قبول می کنند، با این اعتماد که تا سالیان سال این پول معتبر و باارزش خواهد ماند. پس قدرت خرید واقعی متمایز از موجودی پولی است که در صورت تورم بالا ارزش آن مثل برف آب می شود.