ثروت و ثروت آفرینی ـ نگرش ارزشی
دوم تیر ماه 1394
هرآنچه ستایش توانگران است [همان] نکوهش درویشان است.
کوشا باشید تا آبادان باشید ...
که کاهلی شاگرد بدبختی است
از قابوسنامه
شیوه نگرش ما به جهان و ارزشهای ما، و از جمله تلقی ما از مفاهیم ثروت و ثروت آفرینی و مال دنیا، تعیین کننده اند. به همین لحاظ بازنگری در شیوه نگرش ما به مفاهیم ارزشی و بویژه آزمون واقعی نظریه هامان و مصادیق عینی مدل های فکری مان و درک تناقض های رفتاری و فکری مان بسیار مهم اند. هر آدم عاقلی هم خدا را می خواهد هم خرما را، تا جایی که این دو مفهوم عام (معنویت و مادی گرایی یا دنیا و آخرت) با هم سازگاری دارند. برخی آدمها از ثروت و توانگری بدگویی می کنند در حالی که انتظار دارند ثروتمندان و توانگران مشکلات جامعه را حل کنند و خود نیز در آرزوی ثروت اند. ثروت و آبادانی و توسعه اقتصادی نه تنها تضادی با خیرخواهی و نوع دوستی و دستگیری از درویشان ندارند بلکه از بهترین گزینه ها برای اعتلای ارزشهای انسانی هم هستند.
هیچ جامعه ای بدون ساماندهی درست فقر و ستم به سعادت نمی رسد. اما ثروتی را هم که وجود ندارد نمی توان میان فقرا تقسیم کرد و شعار فقرزدایی داد. برای سخت کوشان پرتلاش و کاهلان سایه نشین هم نمی توان نسخه یکسان و سهم مساوی از ثروت تجویز کرد. تأمین هزینه های عمومی هر جامعه ای هم که از محل مالیاتها و توزیع مجدد آنها است در درجه اول به تولید و ثروت آفرینی کارآفرینان و تلاشگران بستگی دارد.
آنچه مورد نکوهش عموم مردم است ثروت اندوزی از راه های غیرانسانی و بدون سعی و تلاش و پایمال کردن حقوق دیگران است. اما ثروت آفرینی از راه مشروع با سخت کوشی و تلاش صادقانه یک ارزش جهانی است و ارزش اعتقادی هم دارد: "لیس للانسان الا ما سعی" یعنی دستمایه انسان حاصل دسترنج و تلاش خود اوست. یعنی برکت نتیجه حرکت است. تا حرکت و ابتکار عملی به خرج ندهیم عوامل زمینی و فرازمینی دست به کار نمی شوند که برکتی فراهم شود و اتفاقات خوشایند و معجزه آسا روی دهد. درختان تناور همه آبادی ها حاصل بذرها و نهال هایی هستند که زمانی به دست نیکوکاران کاشته و مراقبت شده اند.
وقتی برخورداری از امکانات و فراوانی نعمت را خوب و حق هر انسان سخت کوش بدانیم، برای ایجاد امکانات خوب و تولید کالاهای مرغوب یا قدرت خرید آنها تلاش می کنیم. بارزترین ویژگی بهشت خیر و برکت و فراوانی نعمت ها و نشانه های آفریدگار بلندمرتبه است
با این مقدمه که جای بحث و اندیشه بسیار دارد و شیوه قرائت ما از مفاهیم ثروت و مال دنیا و مانند آنها را به چالش می کشد، مطلب زیر را در باره شیوه نگرش ثروتمندان و غیرثروتمندان می خوانیم:
شیوه نگرش ثروتمندا ن و انسان های معمولی یکسان نیست تا جایی که حتی ممکن است نگاه این دو قشر به موضوعاتی یکسان مانند تحصیل و یا پول متفاوت باشد. وبسایت اقتصادی بیزنس اینسایدر فهرستی از تفاوت ها در شیوه نگرش ثروتمندان و افرادی که وضع مالی چندان مناسبی ندارند را تهیه کرده است:
1- انسان های معمولی فکر میکنند که پول منشا شر است در حالی که ثروتمندان فقر را منشا شر میدانند. دقیقا به همین خاطر است که در اقشار کم درآمد ثروتمند شدن با نوعی احساس شرم همراه است. اما طبقه ثروتمند می دانند که هرچند پول شادی کسی را تضمین نمیکند اما زندگی را راحت تر میکند.
2- انسان های معمولی فکر میکنند که خودخواهی [توجه به خود] یک ایراد است در حالی که ثروتمندان خودخواهی را ارج می نهند. ثروتمندان تلاش می کنند تا شاد زندگی کنند و تظاهر به نجات دادن دنیا نمی کنند. اما اقشار کم درآمد این نوع رفتار را پسندیده نمی دانند. آن ها این حقیقت را نادیده می گیرند که اگر شما به خودتان توجه نکنید، در موقعیتی قرار نخواهید گرفت که بتوانید به دیگران نیز کمک کنید.
3- افراد معمولی در بیشتر مواقع منتظر رخ دادن معجزه هستند در حالی که ثروتمندان می دانند بدون سعی و تلاش نتیجه ای حاصل نمی شود. ذهن اقشار کم درآمد به اصطلاح "لاتاری گونه" [منتظر بخت و اقبال] است به این معنی که همواره امیدوارند تا شماره ای که توسط آن ها خریداری شده برنده میلیون ها دلار شود و یا منتظرند که قوانین دولتی باعث افزایش حقوق بازنشستگی آن ها شود. اما به ندرت می توان ثروتمندی را در صف خرید بلیت بخت آزمایی دید. آن ها ترجیح می دهند وقت خود را به حل مسایل کاری اختصاص دهند.
4- افراد معمولی فکر می کنند که راه ثروتمند شدن [لزوما] طی کردن مراحل تحصیلی است در حالی که ثروتمندان معتقدند آنچه انسان را ثروتمند می کند برخورداری از دانشی منحصر به فرد است. به همین خاطر است که بسیاری از افراد متعلق به اقشار کم درآمد مدارک تحصیلی را یکی پس از دیگری کسب می کنند در حالی که یک فرد ثروتمند با کسب تخصص در یک موضوع خاص ثروت قابل توجهی بدست می آورد.
5- افراد معمولی همواره در یاد روزهای خوب گذشته به سر می برند در حالی که ثروتمندان مشغول رویا پردازی در مورد آینده هستند. میلیونرهای خود ساخته به این خاطر ثروتمند شده اند که دست از رویاپردازی و دنبال کردن اهدافشان بر نداشته اند. افرادی که فکر می کنند بهترین روزهای زندگی را پشت سر گذاشته اند، بعید است که بتوانند آینده درخشانی را برای خود بسازند.
6- افراد معمولی از راهی پول در می آورند که چندان علاقه ای به آن ندارند در حالی که ثروتمندان از کارهایی که برایشان لذت بخش است به کسب درآمد می پردازند. گاهی به نظر می آید که افراد ثروتمند همواره مشغول کارکردن هستند اما موضوع این است که آن ها همان کاری را انجام می دهند که از آن لذت می برند، در حالی که افراد معمولی اینگونه آموخته اند که باید تلاش کنند تا شغلی که حتی دوست ندارند را بیابند و از طریق آن درآمد کسب کنند.
7- روانشناسان معمولا به افراد توصیه می کنند که اهدافی معمولی را برای خود برگزینند تا بتوانند آن ها را تحقق ببخشند و احساس ناامیدی نکنند. اما حقیقت این است که کمتر کسی بدون برخورداری از "آرزوهای بزرگ" میتواند ثروتمند شود.
8- افراد معمولی فکر میکنند شما باید کار خاصی انجام دهید تا ثروتمند شوید در حالی که به نظر ثروتمندان شما باید آدم خاصی باشید تا ثروتمند شوید.
منبع خبرآنلاین:
http://www.khabaronline.ir/detail/406476